آموزه های تدبیر و اعتدال

تارنمایی جهت پیگیری مطالبات ریاست محترم جمهور در پرسش مهر سال 1396

آموزه های تدبیر و اعتدال

تارنمایی جهت پیگیری مطالبات ریاست محترم جمهور در پرسش مهر سال 1396

آموزه های تدبیر و اعتدال

این تارنما جهت پاسخگویی به پرسش مهر رئیس جمهور محبوب جناب آقای دکتر حسن روحانی در مراسم آغازین مهر ماه سال تحصیلی 97-96 فعالیت خود را آغاز نموده و افکار،نظریات و راهکارهای مختلف در حوزه ی ارزش های اخلاقی، احترام و تعامل افکار در محیط مدرسه و اجتماع را مورد تامل و بررسی قرار میدهد.
قطعا نظرات سازنده ی خوانندگان و صاحبنظران این حوزه بر غنای کمی و محتوای علمی این تارنما خواهد افزود.
با تشکر از همراهی شما.
سیدمجتبی موسوی رستم
معاون آموزشی دبستان ادب شهرستان قائم شهر
مهر 1396

بایگانی

۴ سبک برقراری ارتباط با دیگران

سیدمجتبی موسوی رستم |
هر فردی سبک خاصی برای برقراری ارتباط خود با اطرافیانش دارد اما همگی انواع سبکهای ارتباطی شامل چهار سبک ارتباطی مستقیم، پرخاشگرانه، منفعلانه و غیرمستقیم است که می‌توانید با دانستن ویژگیهای بیشتری از آن، سبک ارتباطی خود را مشخص کنید و به گونه‌ای کاربردی‌تر در ارتباطاتتان بهره ببرید.

آشنایی با ۴ سبک ارتباطی

سبک ارتباطی مستقیم: مشخصه اصلی این سبک، ابراز وجود کردن و برقراری ارتباط به شیوه مستقیم است که بهترین و مفیدترین سبک ارتباطی است. در یک موقعیت ابراز وجود دو طرف گفت وگو راضی و آرام هستند. هدف از رفتارکردن به شیوه ابراز وجودی، حفظ و برقراری اصول مهم ارتباط است که همان احترام به خود و دیگران است. هنگامی که ابراز وجود می کنید، تمایل دارید که محکم بایستید و به چشمان طرف مقابل نگاه کنید. در این زمان، تن صدای شما آرام، رسا، مطمئن و محترمانه است. زمانی که شما به شیوه ابراز وجود با دیگران ارتباط برقرار می کنید برای بیان احساساتتان از واژه «من» به جای واژه «شما» استفاده می کنید. برای مثال به جای این که بگویید: «شما باعث عصبانیت من شدید» خواهید گفت: «من عصبانی هستم.» به خاطر سپردن سه عبارت «من فکر می کنم، من احساس می کنم و من می خواهم» به شما کمک می کند تا بهتر بتوانید به شیوه ابراز وجودی، خواسته هایتان را بیان کنید.

سبک ارتباطی پرخاشگرانه: هنگامی که شما پرخاشگر هستید، هدف شما تسلط یافتن بر موقعیت، کنترل دیگران و رسیدن به خواسته هایتان است حتی اگر برخلاف اصول و میل دیگران باشد. به عبارت دیگر، پرخاشگری نوعی تحکم و قلدری است. پرخاشگری همراه با تن صدای بلند و خشمگین، لحن تهدیدآمیز، نگاه خیره، بیان استدلال های نامربوط برای مسخره کردن طرف مقابل، تکان دادن انگشت اشاره به نشانه تهدید و یا آسیب رساندن فیزیکی به شخص مقابل است.فرد پرخاشگر حتی بعد از پایان یافتن بحث و مجادله هم احساس خشم و ناراحتی می کند. این روش برای تغییر دادن رفتار دیگران و یا کمک خواستن از آن ها، شیوه مناسبی نیست.

سبک ارتباطی منفعلانه: هنگامی که شما منفعل و سلطه پذیر هستید، هدف شما حفظ صلح و آرامش، تایید شدن از سوی دیگران و پرهیز از تعارض است. با منفعل بودن، شما این پیام را می رسانید که «افکار و ارزش های دیگران مهم تر از افکار من است» و یا «من می دانم که شما اشتباه می کنید ولی به ریسک کردن و بحث در این مورد تمایلی ندارم.» فرد منفعل معمولا آهسته، با تردید و مکث صحبت می کند و هنگام صحبت کردن ارتباط چشمی برقرار نمی کند. این فرد هنگامی که باید بگوید «نه» مجبور می شود بگوید «بله». میان رفتارهای منفعلانه و پرخاشگرانه ارتباط مستقیم وجود دارد. هنگامی که فردی منفعلانه رفتار می کند، نیازهای خودش را به خاطر نیازهای دیگران نادیده می گیرد. این فداکاری، ممکن است باعث به وجود آمدن خشم و ناراحتی شود. هرچه فرد بیشتر به رفتار منفعلانه خود ادامه دهد، خشم درونی او بیشتر می شود و دیر یا زود این خشم فوران و او نیازها و خواسته هایش را با فریاد بیان می کند.

سبک ارتباطی غیرمستقیم: هنگامی که شما به روش غیرمستقیم رفتار می کنید، هدف شما در دست گرفتن کنترل امور و تصمیم گیری به کمک فرصت طلبی است. افرادی که غیرمستقیم رفتار می کنند، در ارتباط برقرار کردن بدگمان هستند و دیگران را مسخره می کنند. این افراد گاهی اوقات به نظر باهوش و زیرک می رسند و از نقش بازی کردن لذت می برند. آن ها به دیگران اعتماد ندارند و بنابراین فقط وانمود می کنند که به احساسات دیگران اهمیت می دهند.
  • سیدمجتبی موسوی رستم

مشکل در برقراری ارتباط مناسب در بسیاری از موقعیت‌های عادی زندگی رخ می‌دهد و باعث رنجش و ایجاد فاصله بین افراد می‌شود. اما اینکه چگونه باید با اعضای خانواده یا دوستان ارتباط موثر و مفیدی برقرار کنیم نیاز به آموختن مهارتی دارد که روان‌شناسان از آن به عنوان مهارت «ارتباط موثر» و سومین مهارت از مهارت‌های ۱۰ گانه زندگی یاد می‌کنند.

ارتباط چیست؟

«ارتباط، هر عمل متقابلی است که شامل انتقال پیام باشد». پیام نه تنها باید فرستاده شود بلکه باید دریافت نیز بشود. در غیر این صورت ارتباط برقرار نخواهد شد. از طرفی اگر پیام فرستاده نشود ولی دریافت شود، سوء تفاهم به وجود می‌آید. مثل پدری که به خاطر مشکلات مالی یا... ناراحت واخمو است وهیچ حرفی نمی‌زند اما دخترش فکر می‌کند پدرش از دست او ناراحت است. برای برقراری ارتباط استفاده از کلمات ضروری نیست و می‌توان ازطرق دیگری نیز ارتباط برقرار کرد. کافی است پیامی ارسال و دریافت شود؛ برای مثال تکان دادن سر می‌تواند علامت تایید و یا باز کردن چشم نشان دهنده تعجب باشد.

چگونه ارتباط خوبی برقرار کنیم؟

ارتباط، دو عنصر اصلی دارد؛ عنصر کلامی و غیر کلامی. اگر در هریک از این عناصر مشکلاتی وجود داشته باشد می‌تواند به ارتباط آسیب برساند.

اجزای کلامی ارتباط

- از پرداختن بیش از حد به جزئیات غیرضروری خودداری کنید.
- شرایط روانی، خانوادگی، سطح تحصیلات و سن فرد مقابل را در نظر بگیرید.
- صحبت کردن به شکل یکنواخت معمولا باعث خستگی و کسالت دیگران می‌شود. برای اینکه ارتباط بهتری ایجاد کنید سعی کنید احساس وهیجانات خود را در آهنگ و تن صدایتان نشان دهید.
- صحبت کردن خیلی آهسته، باعث می‌شود دیگران تصور کنند از اعتماد به نفس کافی برخوردار نیستید یا شخصی خجالتی و ضعیف به نظر بیایید. صحبت بلند باعث آزار دیگران می‌شود و مودبانه نیز به نظر نمی‌رسد. بهتر است نسبت به موضوع صدا را بالا و پایین ببریم و از این طریق به جذابیت سخن خود بیفزاییم.

اجزای غیر کلامی ارتباط

تماس چشمی: تماس چشمی مناسب، از مهم‌ترین عوامل یک ارتباط مؤثر است. بهترین تماس چشمی یک ارتباط مداوم و منقطع است، به عبارت دیگر در تمام طول ارتباط باید به فرد نگاه کنید، ولی از خیره شدن بپرهیزید.
حالات چهره: بیشتر مواقع با نگاه کردن به چهره یک نفر می‌توانیم احساسات و حالات او را حدس بزنیم. برای مثال: گره کردن ابرو‌ها نشانه ناراحتی یا خشم، بالا بردن ابرو‌ها حاکی از تعجب و لبخند زدن، رضایت را می‌رساند.
ژست‌ها: ژست‌ها حرکاتی هستند که فرد انجام می‌دهد و معمولا معنی خاصی دارند. مثلا تکان دادن دست می‌تواند علامت نفی باشد. استفاده از حرکات دست در بهتر رساندن پیام وجذاب‌تر شدن ارتباط نقش مهمی دارد. نمونه‌های دیگری از ژست‌ها بدین شرح است:
بالا انداختن شانه‌ها = نفهمیدن موضوع- رفع مسئولیت؛
انگشت روی شقیقه = تفکر و تأمل؛
دست به کمر = مقابله؛
دست به چانه= اشتیاق.
  • سیدمجتبی موسوی رستم

راه های مختلفی وجود دارد تا از طریق آن به کودکان یاد بدهیم که چطور به سایرین احترام بگذارند. والدین عادت دارند همه چیز را به فرزندانشان امر کنند: "همانطور که من می گویم باید رفتار کنی"، "باید به مادرت احترام بگذاری." و .... در واقع، والدین میتوانند دستورات خود را به کودکان تحمیل کنند، اما نمی توانند آنها را به احترام گذاشتن امر کنند. ما می توانیم فرزندانمان را وادار کنیم آنطور که ما می خواهیم رفتار کنند، اما نمی توانیم مجبورشان کنیم که به ما و بقیه مردم احترام بگذارند. احترام را باید به دست آورد.احترام فقط با خوب و مهربان بودن به دست نمی آید. البته خوب بودن هیچ اشکالی ندارد، اما پدر یا مادری که با خوبی و مهربانی بیش از حد با فرزندانش رفتار می کند، مطمئناً فرزند یکدنده و سخت گیری بار خواهد آورد. کسب احترام به چیزی فرای خوب و مهربان بودن صِرف نیاز دارد.ترفند دیگری برای کسب احترام وجود دارد: والدین سعی می کنند با گوشزد کردن خطاهای فرزندانشان باعث شوند آنها بهتر رفتار کنند. این اصلاً روش مناسبی نیست. کودکان وقتی احساس میکنند از آنها انتقاد شده و طرد شده اند، هیچ انگیزه ای برای بهتر شدن ندارند. وقتی کودکان مورد انتقاد قرار می گیرند، به جای اینکه بهبود یابند، سعی می کنند خودشان یا دیگران را محکوم کنند.

  • سیدمجتبی موسوی رستم

قوانین جدی برای یک کلاس

سیدمجتبی موسوی رستم |

وقتی تصمیم می‌گیریم مهارتی را به بچه‌ها آموزش دهیم، به نوعی در کنار آن مسئولیت پذیری را هم به آن‌ها می‌آموزیم. حال اگر دانش آموز ما مهارتی را که آموخته است به درستی انجام نمی دهد، بهتر است قبل از آموزش به او یادآوری کنیم در صورت عدم پیروی از قوانین تنبیه خواهد شد. احترام گذاشتن به دیگران هم یکی از این مهارت‌هااست. معمولا نوجوانان زمانی می‌توانند زندگی بهتری را در آینده تجربه کنند که در این سنین قوانین زندگی را بیاموزند و درک کنند. یکی از نکات حائز اهمیت این است که فرزندان و دانش آموزان بدانند، احترام نگذاشتن به دیگران تبعات بسیاری دارد، حال آنکه لازم است، آنها با عواقب کار‌هایشان آشنا شوند حتی اگر احساس می‌کنند که غیر منصفانه است. اگر می‌خواهیم دانش آموزانمان احترام گذاشتن را بیاموزند باید در جزئی‌ترین رفتار‌هایتان آن را نشان دهیم. چرا که آنها ریزبین‌ تر از آن هستندکه مافکر می‌کنیم.


ما باید با رفتار‌هایمان به آنها اعتماد کردن را یاد بدهیم. برچسب دروغگویی به آنها نزنیم. در جمع های کلاسی و دوستانه به صحبت‌های آن‌ها گوش دهیم و دیگران را هم به گوش دادن ترغیب کنیم. به آنها بیاموزیم که نباید از اعتماد ما سوء استفاده کنند. اگر ما به آن‌ها و خواسته‌هایشان احترام بگذاریم به آن‌ها می‌آموزیم که به خواسته‌های مااحترام بگذارند و از اعتماد ماسوء استفاده نکنند. آن‌ها باید یادبگیرند چیزهایی که به دست آورده‌اند به راحتی از بین نبرند. بچه ها به مرور می‌آموزند، اعتماد و احترام ارزشمند‌ترین وجه زندگی است که نباید از دست دهند. این موضوع به بچه ها یاد می‌دهد که احترام و اعتماد قیمتی‌ترین ارزشی است که اگر هر انسانی آن را داشته باشد در میان مردم برنده محسوب می‌شود.


یادمان باشد بچه‌های امروز متفاوت هستند. آن‌ها علاقه‌ای به گوش کردن نصحیت‌های طولانی مدت ندارند. به نوعی می‌توان گفت آن‌ها فرزندان عصر سرعت هستند. بهترین نوع خوراک ذهنی که می‌توان برای آن‌ها تجویز کرد، پند و اندرز فست فودی است. آن‌ها منتظر ردیف شدن قطار کلمات نیستند بلکه اگر به آن‌ها کوچک‌ترین مسائل را در کمترین زمان و عملی و غیر مستقیم بیاموزیم تاثیر گذاری‌اش بیشتر است. در بسیاری موارد اشاره به ارزشهای اجتماعی در یک داستان کوتاه آن‌ها را تحت تاثیر قرار دهد. اگر ما به آن‌ها و خواسته‌هایشان احترام بگذاریم به آن‌ها می‌آموزیم که به خواسته‌های ما احترام بگذارند و از اعتماد ما سوء استفاده نکنند.

  • سیدمجتبی موسوی رستم

انسان اخلاقی و کرامت انسانی
براساس آموزه‌های قرآنی، کرامت انسانی به سبب تخلق به اخلاق الهی است. خداوند گزارش می‌کند که صفات کمالی در همه انسان‌ها به شکل تعلیم اسمایی، سرشته شده و انسان‌ها می‌بایست با عمل به قوانین و احکامی آن را فعلیت بخشند و متخلق به اخلاق الهی شوند. راهی که انسان از طریق آن به خلق الهی دست می‌یابد، راه عبودیت است که بوسیله عقل و وحی تبیین شده است.
خداوند در آیاتی از جمله آیه70 سوره اسراء از کرامت انسان سخن به میان می‌آورد و در آیات دیگر علت این کرامت انسانی را دست یابی انسان به اسماء و صفات الهی می‌داند که توانایی و ظرفیت خدایی شدن را به او بخشیده است و بر همین اساس همه ما سوی الله از فرشتگان مقرب تا دیگر موجودات، سجده اطاعت بر او برده و در خدمت انسان درآمدند. (بقره، آیات30تا34)
  • سیدمجتبی موسوی رستم